
نرم افزار bpms در یک جمله: جهانی فکر کنید، محلی عمل کنید
در گذشته ای نه چندان دور فرایند تولید نرم افزار شامل سه فاز تحلیل، طراحی و پیاده سازی بوده است. (البته الان هم همین گونه است!) در فاز اول با روشهای مختلف شناخت و تحلیلی از سیستمهای مشتری به دست میآمد. ارتباط تمام سیستمها با جزئیات کامل در این فاز بررسی میگردید. خروجی این فاز مستندی بعضا سنگین و حجیم بود که به عنوان “مستندات تحلیل” به مشتری ارائه میگردید. پس از فاز تحلیل، مستند آن در اختیار طراح قرار میگرفت و پس طی پروسه طراحی، خروجی آن به بخش پیاده سازی سپرده میشد و برنامه نویسان مشغول پیاده سازی میشدند. ایرادهای زیادی به این روش وارد میشود. اول اینکه این ۳ فاز لزوما توسط یک نفر و یا یک تیم صورت نمیگیرد و معمولا در هنگام پیاده سازی است که مشکلات تحلیل و طراحی بیرون میزند و عملا تحلیل و سپس طراحی بایستی بازنویسی شود. مشکل بزرگتری که وجود دارد این است اگر با فرض محال! تمام مستندات درست و کامل باشد ولی با تغییر اولویت و نیازهای مشتری، نیز دوباره از ابتدا این بازنویسی بایستی صورت بگیرد. هزینه و زمان بسیار بالا از دیگر ایرادهای این روش است که در برخی از موارد باعث میشود مشتری از بحث مکانیزاسیون صرف نظر کند و به اصطلاح عطایش را با لقایش ببخشد.
اما راهکار چیست؟ آیا میتوان با روشهای ساده تر و کم هزینه تر کار را جمع کرد؟ به عقیده ما راهکارهای مبتنی بر BPMS به دلیل چابکی از روش بالا مناسب تر است. در نرم افزار BPMS متدولوژِی تحلیل، طراحی و پیاده سازی توسط یک تیم صورت میگیرد. ضمن اینکه خود مشتری نیز در این فرایند مشارکت دارد. به بیان دیگر مشتری به عنوان بهره بردار اصلی بهتر از هر کسی میداند نیازهای خودش چیست؟ در نرم افزار BPMS نیاز نیست کل سیستم به ریز بررسی شود. در نرم افزار bpms به جای سیستم از واژه فرایند استفاده میکنیم و فرایندها بایستی آنالیز شوند. تهیه نقشه سطح صفر فرایندها بایستی صورت بگیرد و نه با جزئیات زمانبر. در این روش چون تنها فرایند اجرا میشود و از طرفی خود مشتری اولویتهای خود را ساده تر و اجرایی تر میبیند کل کار چابک تر است. سادگی توسعه و ارتباط فعال و قوی بین توسعه دهندگان و کاربران مزیت بسیار بالای این روش است. البته اینکه کدام فرایند به عنوان نامزد اول جهت اجرا انتخاب گردد بسیار کلیدی است ولی معمولا ساده ترین و پرکاربردترین و البته پرتنشترین فرایند به عنوان نامزد اولیه اجرا مناسب است. این انتخاب در فراگیر شدن سایر فرایندها و پیاده سازی با نرم افزار BPMS بسیار موثر است. به بیان دیگر فرایند تولید نرم افزار همان سه فاز تحلیل، طراحی و پیاده سازی را دارد ولی با هزینه و زمان بسیار کمتر! در مجموع همه چی در سطح صفر بایستی دیده شود ولی برای اجرا فقط باید بخشی از کار صورت بگیرد. شعار جهانی فکر کنید، محلی عمل کنید مصداق مناسبی برای استفاده از نرم افزار bpms است چرا که با توجه به کسب و کار محلی و الگوگیری جهانی نرم افزار bpms کار صورت میگیرد.
با درود. تقریبا همان است . چون تقریبا همه بر چابکی تولید محصول و تحویل در زمان تحلیل و طراحی پافشاری میکنند. اینکه اولویت نیازهای مشتری است که در همان پیاده سازی قابل تحویل است.
با سلام. آیا این روشی که گفتید همان روش معماری سیستم و تولید محصول نرم افزار با متدولوژی Agile نیست؟